چون اون آدم واقعا برام دیگه یه آدم عادیه ، عرض بکنم که میخوام از روزای بدونفکر مذکر بنویسم.
حقاً عالیست:)))
به خودم ، به خونواده م و این چیزا فکر میکنم.
اون آدم میاد تو ذهنم ، نه که نیاد، ولی بعنوان چیز دیگه ای میاد...
خیلی خوشحالم.
خدا خوب میتونه همیشه کمک کنه:)))
ولی کلا یه چیزی بگم و برم.
آقا، وقتی بهتون پیام میدیم ،عاشق چش و ابروتون نیستیم که ، کارتون داریم:/
چس نکنید:/