امروز بدون هیچ دلیل خاصی رفتم دانشکده .

کلاس نداشتم. نشستم تو حیاط و با م.غ سیاست خوندم.

بعدشم رفتیم‌نمازخونه ،نماز خوندیم

میخوام از م.ع بگم. کلا مهدیس رفیق روزای تلخ نیست، رفیق روزای خوب وخوش و خنده س ، رفیق حرفا و بحثای علمیه ، کلا غم هاش رو زیاد جار نمیزنه،  یه ذره همه چی رو به مسخره میگیره و شاید هیچ وقت برای درد رفیقش دوا نداشته باشه ، یا کلا بلد نباشه بگه که دواش چیه.

من خیلی دوست داشتم باهاش حرف بزنم. تو تلگرام بهش پیام دادم و حرفم رو تو ویس گفتم. سین زد ولی جواب نداد ، همینجوری جواب نداد و اینا.

بعد مهدیس بهش گفت ، گفت تلگرام خرابه ، ویسشونو گوش دادم و بعد باهم صحبت کردن.

 

.

.

میدونید آیا یه جعبه خرما معمولی ۴۰ هزار تومنه؟

میدونید که من در حسرت ماشین داشتنم؟ و پدر نمیخواد برام بخره؟

یعنی در جواب اینکه برام ماشین دست دوم میخری گفت بچه میدونی یه جعبه خرما ۴۰ هزار تومن شده ؟ دیگه برا مرده ها خیرات نمیکنن...

چی بگم خب؟

۷ خرداد