*/*/ یه خورده میخوام از آخرین باری که ناراحت شدم و بخاطرش یه هفته کلا از تلگرام رفتم بنویسم. دقیقا دلیلش خودش بود! ولی دارم فکر میکنم که اون موقع واقعا چه توقعاتی داشتما =)) واقعا نابجا بود!

 

تلگرام و اینستا و توییتر رو پاک کردم؛ دلیلش کاملا بخاطر "س" بود. من دیگه واقعا نمی‌تونم اینطوری ادامه بدم، احتمالا خل شم.حسِ خوبی ازش دریافت نمی‌کنم. فاصله بدترش کرده، خیلی جاها ممکنه حرف هم رو نفهمیم، بدترش اینه که ازش انتظار و توقع دارم. مزخرف‌ترین اتفاق. ازش انتظار دارن بیاد بهم بگه:دوستت دارم! دلم برات تنگ شده! یا حتی آهنگ بفرسته، بهم توجه کنه، بیشتر از هروقت دیگه. هر چی هر چی هر چی. ولی این‌کارو نمی‌کنه. اصلا خیلی وقتا احساس می‌کنم چون فهمیده دوستش دارم، خیلی بیشتر از خیلی داره اینجوری رفتار می‌کنه. نمی‌دونم. ۲۷ روزه که ندیدمش. آخرین بازی که بهم گفت دوستت دارم یه‌جورایی مجبورش کردم، تو اون پیامم صراحتا گفتم که دلم تنگ شده برای اینکه بگی دوستت دارم! و خب بعدش گفت :)
خب، حالا اینارو پاک کردم تا یه‌جورایی راه ارتباطی‌م رو باهاش قطع کنم. می‌خوام ببینم براش اصلا اهمیتی داره که من فردا اصلا آنلاین بشم یا نه؟ یه احتمالی وجود داره، و اونم اینه که بهم اسمس بده یا تو واتساپ پیام بده و بگه: کجایی؟ یا چرا نیستی؟ یا چیزی شده؟ یا هر چی! بعدش من بگم: حوصله ندارم!
و بعدش بگم که خسته شدم. نمی‌دونم می‌خواد برداشت کنه که دمدمی‌مزاجم یا هر زهرمار دیگه؛ بذار برداشت کنه. این منم و نمی‌خوام حرف‌هام و احساساتم رو مخفی کنم. بلند فریادشون می‌‌زنم. شاید بعدش بهش گفتم که: یه فکر زده به سرم، و اونم اینه که بیا باهم حرف نزنیم، تا وقتی که بتونیم همدیگرو ببینیم. مثل اون سری. نمی‌دونم چقدر عملی یا درسته. فقط به سرم زد.
ولی خب یه احتمال به همین اندازه قوی وجود داره که اصلا براش مهم نباشه که بخواد بدونه. و اصلا هیچ ریکشنی نشون نده. که خب سارای سیاهِ بدبین رو این احتمال "باید" سرمایه‌گذاری کنه تا فردا خودش رو به گا نده.

۱۴ مارچ ۲۰۲۰
۲۴ اسفند ۹۸