انقدر چشمام ضعیف شده که بهزور با راهنمایی بابا تونستم بفهمم اون ستارههای m شکل و بعد روبروش ستاره قطبی که قطب شمال رو نشون میده کجاست.
دریای شب خیلی ترسناکه. از این طرف هم چون گارد ساحل رو تا ۳۰ متری آوردن عقب، رسما نورش خیلی کم شده. همسایه بغلیهامون توی ساحل یا آتیش روشن کردن یا از این بند و بساطهای پیکنیک کنار ساحل دارن. کاش میتونستم صداشو نگه دارم و بذارم اینجا. هوا هم عالیه. نه سرد سرد نه گرم. خنک مایل به سرد.
قبل از اینکه همینچند خط رو پست کنم، یه آقایی گفت بیا سوار دوچرخه ما شو :))) و کنار ساحل دوچرخه سواری کردم. خیلی حال داد. فکرشو نمیکردم که دوچرخه سواری روی شن و ماسه انقدر کیف بده.
علاوه بر دوچرخه اسب سواری تو ساحل رو ماسه ها اونم شب ی حال دیگه ای داره ... حتما امتحانش کن ...